اعترافهای مبتنی بر بازداشت و ضربوجرح و فحاشی در «گام دوم انقلاب»، بهتدریج جای خود را به اعترافهای نرم در رسانههای اجتماعی میدهد. این پوستاندازی برآمده از شیوه و منش بخشی از حکمرانان جوانی است که در این سالها، زمام امور در جمهوری اسلامی را به دست گرفتهاند و اصلی به نام «حکمرانی خوب» را دنبال میکنند.
به اعتقاد این دسته، روشهای سنتی حکمرانی در ایران دیگر پاسخگو نیست و جمهوری اسلامی با افزایش کارآمدی نظام، بهبود شرایط اقتصادی و گشایش در برخی ممنوعیتها و محدودیتهای ناشی از قوانین اسلامی، میتواند مشروعیت ازدسترفته خود را بازیابد و از همین رو است که تازهترین اعتراضهای سراسری در ایران را بهکلی نفی نکرده و به آن برچسب مطلق «اغتشاش» نزدهاند و میگویند معترضان هم حرفهایی دارند که باید شنیده شود و حتی آنها را به گفتوگو دعوت میکنند.
اظهارات غلامحسین محسنی اژهای، رئیس قوه قضاییه مبنی بر ضرورت گفتوگو با معترضان، حضور سخنگوی دولت در جمع معترضان دانشگاهی، حضور وزیر علوم در جمع دانشجویان معترض دانشگاه صنعتی شریف و این آخری، دیدار الناز رکابی، سنگنورد ملیپوش ایران، با وزیر ورزش، از جمله مصادیق چنین رویکردی در بخشی از بدنه حاکمیتاند.
با این حال، مردم معترض پیشنهاد محسنی اژهای را در همان روزهای نخست رد کردند و دانشجویان خشمگین هم به حضور دولتیها در دانشگاهها واکنشی منفی نشان دادند. آنها دیدار الناز رکابی را هم ناشی از فشارهای پشتپرده به این ورزشکار زن میدانند.
الناز رکابی همزمان با اعتراضهای سراسری سال ۱۴۰۱، در فینال مسابقات قهرمانی سنگنوردی آسیا در کره جنوبی بدون حجاب ظاهر شد که تصاویر رقابت او به صورت گسترده در رسانههای اجتماعی منتشر شد و حتی گروهی از مردم به استقبال او در فرودگاه رفتند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
پس از پایان مسابقه، از این ورزشکار زن خبری نبود تا اینکه در اینستاگرام نوشت که پوشش او «به طور سهوی دچار مشکل شد».
او پس از بازگشت به ایران و در فرودگاه هم در گفتوگو با رسانههای حکومتی، همین استدلال را تکرار کرد و ساعاتی بعد، تصاویر او در دیدار با حمید سجادی، وزیر ورزش و جوانان، منتشر شد تا مقامهای دولتی نشان دهند همهچیز مرتب است و قبول کردهاند که رکابی عمدا کشف حجاب نکرده است.
البته الناز رکابی در این بازی «حکمرانی خوب» زمامداران جوان جمهوری اسلامی تنها نیست. طی یک ماه گذشته از مهران مدیری گرفته تا سردار آزمون و همایون شجریان و بسیاری از هنرمندان و ورزشکاران دیگر مجبور شدهاند از مواضع خود در حمایت از اعتراضهای سراسری مردم ایران عقبنشینی کنند. تعداد قابلتوجهی از این چهرههای مشهور بیآنکه بهطور رسمی بازداشت و محاکمه یا زندانی شوند، وادار شدند در حسابهای کابری خود در رسانههای اجتماعی که دنبالکنندگان فراوانی دارند، موضعگیریها و اظهاراتشان را پس بگیرند.
در این روش اعترافگیری و انتشار در بستر رسانههای اجتماعی، تلاش میشود شرایط اعترافگیری «عادی» نشان داده شود تا برای مخاطبان شائبهای پیش نیاید. دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی بر این باورند که با این شیوه میتوانند هنرمندان و ورزشکاران را به سکوت وادارند و این شیوه را برای افکارعمومی، باورپذیرتر از هر روش دیگری میدانند.
با این حال رسانههای وابسته به حاکمیت در کنار این روش، همچنان علیه هنرمندان و ورزشکاران معترض مواضع تندی اتخاذ میکنند و از نهادهای امنیتی هم پیشی گرفتهاند. برای مثال، روزنامههای کیهان و جوان به همراه دهها سایت و خبرگزاری دولتی طی این مدت، حملات متعددی علیه چهرههای سرشناس ترتیب دادند. رسانههایی که مخاطبان آنها را تنها جمع محدودی از حامیان جمهوری اسلامی را تشکیل میدهند که اخبار و گزارشها و ادعاهای آنها را چشمبسته قبول دارند و گمان میکنند افکارعمومی ایران هم اخبار و گزارشهای آنها را باور میکند.